زفان: انگلیسی در باشگاه

باشگاه رفتن فقط عرق ریختن نیست – مخصوصاً وقتی تازه‌کاری یا مربی زیادی انگیزشی باشه! تو این سناریوهای طنز، می‌ریم سراغ آدم‌هایی که یا اشتباه دستگاه رو استفاده می‌کنن یا با مربی وارد بحث فلسفی می‌شن... و وسطش کلی انگلیسی کاربردی یاد می‌گیریم.

زفان: انگلیسی در باشگاه

اولین روز باشگاه؟ آره... همون روزیه که فکر می‌کنی داری وزن کم می‌کنی، ولی در واقع فقط دنبال دکمه‌ی شروع تردمیل می‌گردی. یا اون لحظه‌ای که مربی می‌گه «ده تا دیگه!» و تو از چهار تا هم گذر نکردی! بیا با هم بخندیم و یاد بگیریم.

 

سناریو ۱: جنگ با تردمیل

 

?Reza: How do I turn this thing on

رضا: این لعنتی رو چجوری روشن کنم؟

"Trainer: Just press "Start.

مربی: فقط دکمه‌ی Start رو بزن.

!Reza: I did. Now it's running without me
 

رضا: زدم! الان داره بدون من می‌دوه!

.Trainer: That’s because it has more stamina than you
 

مربی: چون استقامتش از تو بیشتره!


سناریو ۲: مربی انگیزشی بیش‌ازحد

 

!Trainer: You can do this! Ten more reps

مربی: می‌تونی انجامش بدی! ده تا دیگه!

.Sina: You said that... ten reps ago

سینا: تو همینو... ده تا پیش گفتی!

.Trainer: That was past you. Now it’s future you’s turn

مربی: اون مال توی قبلی بود. الان نوبت توی آینده‌ته!

.Sina: Future me hates you
 

سینا: منِ آینده ازت متنفره!


سناریو ۳: تغذیه در باشگاه

 

?Nima: I just finished working out. Now I can eat anything, right

نیما: تمرینم تموم شد. حالا می‌تونم هر چی بخوام بخورم، درسته؟

.Coach: Technically yes. But should you eat three burgers? No

مربی: از نظر فنی آره. ولی سه تا برگر؟ نه!

?Nima: What if I eat them emotionally, not physically

نیما: اگه از نظر احساسی بخورمشون، نه جسمی چی؟

.Coach: Then I’ll cry emotionally

مربی: پس منم احساسی گریه می‌کنم!


جملات کاربردی:

  • How do I turn this on? — اینو چطوری روشن کنم؟

  • I did. Now it’s running without me! — زدم! الان داره بدون من کار می‌کنه!

  • Ten more reps! — ده تکرار دیگه!

  • That was past you. — اون برای توی گذشته بود.

  • Should you eat...? — آیا باید ... بخوری؟

  • Emotionally, not physically. — از نظر احساسی، نه جسمی.


نکات گرامری:

۱. How do I turn this on?

  • How do I + verb = ساختار سؤال در زمان حال ساده

  • Turn on = فعل عبارتی (phrasal verb) به معنی روشن کردن

۲. It’s running without me!

  • زمان حال استمراری برای توصیف کاری که الان در حال انجامه

  • Without me = بدون من

۳. You said that... ten reps ago.

  • Said = گذشته‌ی فعل say

  • Ten reps ago = استفاده از زمان در گذشته به‌صورت غیر رسمی

۴. Should you eat...?

  • Should برای پرسیدن توصیه یا پیشنهاد

  • Three burgers = اسم قابل شمارش جمع

۵. Then I’ll cry emotionally.

  • I’ll = مخفف I will

  • Cry emotionally = ترکیب طنز برای بیان احساس

 


برای ثبت نظر و دیدگاه خود لطفا با تشکیل حساب کاربری، عضو وب سایت شوید.

آخرین مقالات

زفان: آلمانی در کافی‌شاپ

کافی‌شاپ فقط جای نوشیدن قهوه نیست! پر از مکالمات ساده اما بامزه‌ست. مخصوصاً وقتی هنوز فرق بین Kaffee و Käse رو درست نمی‌دونی! تو این سناریوها با جمله‌های واقعی، اشتباه‌های بانمک و رفتارهای بامزه در کافی‌شاپ، زبان آلمانی یاد می‌گیریم.

زفان: انگلیسی در باشگاه

باشگاه رفتن فقط عرق ریختن نیست – مخصوصاً وقتی تازه‌کاری یا مربی زیادی انگیزشی باشه! تو این سناریوهای طنز، می‌ریم سراغ آدم‌هایی که یا اشتباه دستگاه رو استفاده می‌کنن یا با مربی وارد بحث فلسفی می‌شن... و وسطش کلی انگلیسی کاربردی یاد می‌گیریم.

کلاس زبان آلمانی فشرده

اگر به دنبال یادگیری زبان آلمانی در مدت کوتاه هستید، دوره‌های فشرده بهترین انتخاب هستند. در این مقاله با ساختار، مزایا و دوره‌های فشرده زبان آلمانی آموزشگاه اندیشه پارسیان آشنا شوید.

کلاس زبان انگلیسی فشرده

با شرکت در کلاس زبان انگلیسی فشرده، در مدت زمانی کوتاه، به سطح بالایی از تسلط زبانی برسید. از آیلتس تا مکالمه، این مقاله راهنمای کامل شماست برای دوره‌های فشرده زبان در اندیشه پارسیان.

کلاس زبان آلمانی با تمرکز بر مکالمه

اگر می‌خواهید زبان آلمانی را روان، طبیعی و قابل استفاده در مهاجرت یا زندگی روزمره صحبت کنید، کلاس زبان آلمانی با تمرکز بر مکالمه بهترین گزینه برای شماست.

کلاس زبان انگلیسی با تمرکز بر مکالمه

با شرکت در کلاس زبان انگلیسی با تمرکز بر مکالمه، در زمان کوتاه اعتمادبه‌نفس و روانی گفتار خود را تقویت کنید. معرفی دوره‌ها، مزایا و روش موفقیت در این مقاله بررسی شده‌اند.

آموزش انگلیسی با طعم تخفیف گرفتن

تخفیف گرفتن یه هنره – مخصوصاً وقتی بری تو یه فروشگاه خارجی و بخوای مثل یه ایرانی حرفه‌ای چونه بزنی! توی این داستان‌ها، هم جمله‌های کاربردی یاد می‌گیری، هم با موقعیت‌های بامزه روبرو می‌شی.

آموزش انگلیسی با طعم گم شدن

گم شدن همیشه استرس‌آوره، ولی وقتی با دوستان باشی یا تو موقعیت‌های عجیب و غریب قرار بگیری، به موقعیت طنز تبدیل می‌شه. تو این داستان‌های کوتاه، دیالوگ‌های کاربردی یاد می‌گیری و کلی می‌خندی!

آموزش انگلیسی با طعم رزرو کرن جا در رستوران

رزرو کردن میز در رستوران یکی از موقعیت‌هایی‌ست که هم پرکاربرده، هم گاهی پر از سوءتفاهم! مخصوصاً وقتی که اسم مشتری "عجیبه" یا رستوران "فلسفه‌ی خاص خودش رو داره!" توی این سناریوهای بامزه، هم کلی جمله انگلیسی واقعی یاد می‌گیری، هم حسابی می‌خندی.

آموزش انگلیسی با طعم کمپ در طبیعت

کمپینگ تو دل طبیعت یعنی رهایی از شلوغی شهر، اما همزمان پر از اتفاقات عجیب و خنده‌داره! این سناریوهای طولانی‌تر طنز، موقعیت‌های واقعی و طنزآمیز تو کمپ رو نشون می‌ده که با هم کلی انگلیسی کاربردی یاد می‌گیریم.