Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم

این مقاله، چهارمین بخش از یک مجموعه مقالات جامع است که به بررسی و آموزش واژگان سطح C1 زبان انگلیسی می‌پردازد. این بخش با ارائه مقدمه‌ای مرتبط با بخش‌های قبلی، سه هدینگ کاربردی و یک جدول کامل از ۱۰۰ کلمه، به خواننده کمک می‌کند تا به شکلی سیستماتیک و مؤثر، دایره لغات خود را گسترش دهد و آن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های روزمره خود به کار گیرد.

Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم

همانطور که در بخش‌های پیشین این مجموعه مقالات به آن اشاره شد، تسلط بر واژگان سطح C1 یک گام حیاتی در مسیر تبدیل شدن به یک کاربر حرفه‌ای و مسلط به زبان انگلیسی است. این سفر، مسیری پربار و پر از کشف است که به ما امکان می‌دهد افکار و ایده‌های پیچیده‌تر را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنیم. در ادامه مسیر، با بخش چهارم از این مجموعه، به سراغ واژگان جدیدی می‌رویم که نه تنها دایره لغات شما را گسترش می‌دهند، بلکه به شما ابزارهای لازم برای برقراری ارتباط مؤثرتر در هر موقعیتی، از محیط‌های آکادمیک گرفته تا گفتگوهای روزمره، را ارائه می‌دهند.

 

هنر بیان: چگونه واژگان C1 را در مکالمات روزمره به کار ببریم؟

این بخش می‌تواند بر روی کاربرد عملی این کلمات در گفتگوهای روزمره تمرکز کند. به خواننده توضیح دهید که چطور می‌تواند با استفاده از این واژگان، صحبت‌های خود را از حالت "عادی" خارج کرده و به آن‌ها عمق بیشتری ببخشد. برای مثال، به جای اینکه بگویید "That was a good speech"، می‌توانید از "His speech was both cogent and incisive" استفاده کنید تا تأثیرگذاری کلامتان بیشتر شود.

 

از تئوری تا عمل: تمرین‌های کاربردی برای تثبیت واژگان جدید

در این بخش، تمرین‌های عملی را برای یادگیری و تثبیت واژگان پیشنهاد دهید. این تمرینات می‌توانند شامل نوشتن جملات کوتاه با استفاده از کلمات جدید، ایجاد یک دفترچه لغات شخصی، یا حتی بازی‌های کلمه‌ای باشند. تأکید کنید که کلید موفقیت در یادگیری، تکرار و استفاده فعال از کلمات است.

 

درک بافتار: چرا یک کلمه می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد؟

این هدینگ می‌تواند به بررسی این نکته بپردازد که چگونه معنای یک کلمه بر اساس بافتاری که در آن استفاده می‌شود، تغییر می‌کند. به خواننده توضیح دهید که برای درک کامل یک واژه، باید به کاربردهای مختلف آن در جملات و موقعیت‌های گوناگون توجه کرد. به عنوان مثال، تفاوت بین کلمه "adverse" و "deleterious" را که هر دو به معنای "مضر" هستند، بررسی کنید.

 

کلمه انگلیسی معنی فارسی مثال در جمله
Aberration انحراف از حالت عادی His angry outburst was an aberration.
Acumen زیرکی، هوش بالا Her business acumen helped the company grow.
Adulation ستایش بیش از حد The actor enjoyed the adulation of fans.
Alleviate تسکین دادن، سبک کردن Medicine can alleviate the pain.
Auspicious مبارک، فرخنده It was an auspicious beginning.
Belligerent جنگ‌طلب، ستیزه‌جو He became belligerent after drinking.
Benign خوش‌خیم، بی‌خطر The tumor turned out to be benign.
Cajole با چاپلوسی متقاعد کردن She cajoled him into signing the paper.
Candor صداقت، رک‌گویی I appreciate your candor in this matter.
Circumvent دور زدن، از راهی فرار کردن They tried to circumvent the rules.
Clandestine مخفیانه، پنهان The agents held a clandestine meeting.
Cogent مستدل، متقاعدکننده Her argument was both cogent and persuasive.
Complacent خود راضی، بی‌خیال He grew complacent after success.
Conducive مساعد، مناسب A quiet room is conducive to study.
Conundrum معمای دشوار He faced a moral conundrum.
Copious فراوان، زیاد She took copious notes in class.
Cursory سرسری، سطحی He gave a cursory glance at the file.
Debilitate ناتوان کردن، ضعیف کردن The disease will debilitate the patient.
Deference احترام، تکریم He spoke with deference to his teacher.
Demure خجالتی، موقر She gave him a demure smile.
Denounce محکوم کردن، تقبیح کردن The politician denounced corruption.
Didactic آموزنده، پندآموز The novel was more didactic than entertaining.
Disparate متفاوت، نامتجانس The two cultures were disparate.
Disseminate منتشر کردن، پخش کردن They disseminated the information quickly.
Eclectic چندگانه، گزینشی She has an eclectic taste in music.
Egregious فاحش، برجسته (به معنای منفی) It was an egregious mistake.
Elucidate توضیح دادن، روشن کردن The teacher elucidated the concept.
Emulate تقلید کردن با احترام She tried to emulate her mentor’s success.
Enigma معما، راز His disappearance remains an enigma.
Esoteric مخصوص، تخصصی The professor’s lecture was too esoteric.
Exacerbate وخیم‌تر کردن، بدتر کردن His actions only exacerbated the problem.
Exonerate تبرئه کردن The evidence exonerated him.
Fastidious ریزبین، وسواسی He is fastidious about cleanliness.
Furtive پنهان، دزدکی She cast a furtive glance at him.
Garrulous وراج، پرحرف The garrulous man told endless stories.
Hackneyed کلیشه‌ای، تکراری The phrase is hackneyed and boring.
Harbinger پیش‌درآمد، نشانه Dark clouds are a harbinger of rain.
Impetuous بی‌فکر، شتاب‌زده He made an impetuous decision.
Incessant بی‌وقفه، مداوم The incessant noise annoyed us.
Incisive نافذ، دقیق Her incisive remarks impressed everyone.
Indolent سست، تنبل The indolent student never studied.
Ineffable غیرقابل توصیف The beauty was ineffable.
Innate ذاتی، مادرزادی She has an innate talent for music.
Insidious مخرب اما پنهان The disease is insidious in its spread.
Intrepid بی‌باک، نترس The intrepid explorer climbed the mountain.
Juxtapose کنار هم قرار دادن برای مقایسه The artist juxtaposed light and dark.
Lament سوگواری کردن، افسوس خوردن She lamented the loss of her friend.
Latent نهفته، پنهان He has latent abilities in math.
Laud ستودن، تحسین کردن They lauded her achievements.
Lethargic بی‌حال، بی‌انرژی He felt lethargic after lunch.
Lucid واضح، شفاف Her explanation was lucid and simple.
Magnanimous بزرگوار، بخشنده He was magnanimous in victory.
Malevolent بدخواه، خبیث The malevolent witch cursed the village.
Mellifluous خوش‌آهنگ، شیرین Her mellifluous voice charmed the audience.
Meticulous دقیق، وسواسی She was meticulous in her research.
Mundane عادی، پیش پا افتاده He was tired of mundane tasks.
Nefarious شرور، خبیث The villain’s plan was nefarious.
Nonchalant بی‌تفاوت، خونسرد He answered in a nonchalant tone.
Oblivious ناآگاه، بی‌خبر She was oblivious to the danger.
Obsolete منسوخ، از رده خارج Typewriters are now obsolete.
Omnipotent قادر مطلق In myths, gods are omnipotent.
Opulent مجمل، باشکوه The opulent palace amazed visitors.
Ostentatious خودنما، پر زرق و برق He wore an ostentatious gold watch.
Panacea درمان قطعی، نوشدارو There is no panacea for poverty.
Paragon نمونه کامل She is a paragon of kindness.
Paucity کمبود، قلت There was a paucity of resources.
Pecuniary مالی، پولی He suffered pecuniary losses.
Pensive متفکر، در فکر She looked pensive at the window.
Perfunctory سطحی، بی‌تفاوت His apology was perfunctory.
Pernicious مخرب، مضر Pernicious weeds spread quickly.
Perspicacious باهوش، تیزبین The perspicacious leader made wise decisions.
Placid آرام، ساکن The lake was placid at dawn.
Platitude حرف کلیشه‌ای، شعار His speech was full of platitudes.
Plausible باورپذیر، منطقی Her excuse sounded plausible.
Precarious متزلزل، پرخطر They lived in precarious conditions.
Precocious زودرس، باهوش‌تر از سن The precocious child could read at four.
Proclivity تمایل طبیعی He has a proclivity for art.
Prosaic معمولی، کسل‌کننده Her writing style was prosaic.
Quintessential نمونه کامل، نمونه‌ای از چیزی He is the quintessential gentleman.
Rancor کینه، عداوت She spoke without rancor.
Rapport رابطه دوستانه The teacher built rapport with students.
Recalcitrant سرکش، لجوج The recalcitrant student refused to obey.
Redundant غیرضروری، زائد His speech was full of redundant words.
Relegate تنزل مقام دادن He was relegate to a minor role.
Salient برجسته، مهم‌ترین She pointed out the salient features.
Sanguine خوش‌بین، امیدوار He remained sanguine about the future.
Sporadic گاه به گاه، پراکنده Sporadic rain showers occurred.
Superfluous اضافی، غیرضروری The report contained superfluous details.
Surreptitious پنهانی، دزدکی They had a surreptitious meeting.
Taciturn کم‌حرف، ساکت The taciturn man rarely spoke.
Tenable قابل دفاع، منطقی Her theory is no longer tenable.
Trepidation اضطراب، ترس He entered the room with trepidation.
Ubiquitous همه‌جا حاضر Smartphones are ubiquitous today.
Umbrage رنجش، دلخوری He took umbrage at her remark.
Vacillate تردید کردن، مردد بودن She vacillated between choices.
Vehement شدید، پرشور He gave a vehement speech.
Verbose پرحرف، طولانی The essay was verbose and unclear.
Vociferous پرسروصدا، پرهیاهو The crowd was vociferous in protest.
Wary هوشیار، محتاط Be wary of strangers.
Zealous پرشور، متعصب He is zealous in his work.

 

یادگیری واژگان پیشرفته، یک سرمایه‌گذاری بلندمدت بر روی مهارت‌های زبانی شماست. با پایان این بخش از مقالات، شما نه تنها با مجموعه‌ای گسترده از کلمات جدید آشنا شدید، بلکه ابزارهای لازم برای استفاده مؤثر از آن‌ها در اختیار دارید. این واژگان، به شما کمک می‌کنند تا از سطح یک زبان‌آموز به یک سخنران و نویسنده ماهر تبدیل شوید. به خاطر داشته باشید که مسیر یادگیری، یک فرآیند مداوم است و با تمرین و تکرار مستمر، می‌توانید این کلمات را به بخشی طبیعی از دایره واژگان روزمره خود تبدیل کنید. این تسلط، نه تنها به شما در محیط‌های آکادمیک و حرفه‌ای کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود با اعتماد به نفس و راحتی بیشتری در دنیای انگلیسی‌زبان قدم بردارید.

 


برای ثبت نظر و دیدگاه خود لطفا با تشکیل حساب کاربری، عضو وب سایت شوید.

آخرین مقالات

Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم

این مقاله، چهارمین بخش از یک مجموعه مقالات جامع است که به بررسی و آموزش واژگان سطح C1 زبان انگلیسی می‌پردازد. این بخش با ارائه مقدمه‌ای مرتبط با بخش‌های قبلی، سه هدینگ کاربردی و یک جدول کامل از ۱۰۰ کلمه، به خواننده کمک می‌کند تا به شکلی سیستماتیک و مؤثر، دایره لغات خود را گسترش دهد و آن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های روزمره خود به کار گیرد.

Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش سوم

این مقاله، راهنمای جامعی برای یادگیری و استفاده از واژگان سطح C1 زبان انگلیسی است که به خواننده کمک می‌کند تا به شکلی سیستماتیک و مؤثر، دایره لغات خود را گسترش دهد و آن‌ها را در مکالمات و نوشته‌های روزمره خود به کار گیرد.

Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش دوم

این مقاله مجموعه‌ای از ۱۰۰ واژه ضروری سطح C1 را به همراه معانی و مثال‌های کاربردی ارائه می‌دهد تا زبان‌آموزان بتوانند دایره لغات خود را در این سطح پیشرفته گسترش دهند.

Vocabulary سطح C1 انگلیسی

این مقاله به معرفی واژگان پیشرفته سطح C1 انگلیسی می‌پردازد و استراتژی‌های مؤثر یادگیری آن‌ها را بررسی می‌کند. همچنین 100 واژه منتخب همراه با معنی و مثال کاربردی ارائه خواهد شد.

Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش چهارم

در این بخش از آموزش واژگان انگلیسی سطح B2، با ۱۰۰ کلمه مهم و پرکاربرد آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند در موضوعات مختلف علمی، اجتماعی و حرفه‌ای تسلط بیشتری پیدا کنید.

Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش سوم

در این مقاله مجموعه‌ای از ۱۰۰ واژه پرکاربرد سطح B2 (بخش سوم) همراه با معنی و مثال ارائه شد تا زبان‌آموزان بتوانند مهارت گفتاری و نوشتاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند.

Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش دوم

این مقاله شامل بخش دوم از واژگان سطح B2 انگلیسی است که در آن ۱۰۰ واژه پرکاربرد همراه با معنی و مثال کاربردی آورده شده است. زبان‌آموزان می‌توانند با مرور این جدول، دایره لغات خود را گسترش داده و به سطحی بالاتر در مکالمه و نوشتار دست پیدا کنند.

Vocabulary سطح B2 انگلیسی

در این بخش از مجموعه آموزش واژگان انگلیسی، ۱۰۰ لغت پرکاربرد سطح B2 همراه با معنی و مثال ارائه شده است. این کلمات به زبان‌آموزان کمک می‌کنند مهارت گفتاری و نوشتاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند.

Vocabulary سطح B1 انگلیسی: بخش چهارم

بخش چهارم Vocabulary سطح B1 انگلیسی شامل ۱۰۰ واژه‌ی تکمیلی است که برای تقویت مهارت مکالمه، نوشتار و درک مطلب در موقعیت‌های واقعی ضروری هستند. یادگیری این واژگان باعث افزایش اعتمادبه‌نفس و تسلط بیشتر در زبان می‌شود.

Vocabulary سطح B1 انگلیسی: بخش سوم

بخش سوم Vocabulary سطح B1 انگلیسی شامل ۱۰۰ واژه‌ی جدید و کاربردی است که برای مکالمات روزمره و نوشتار سطح متوسط ضروری‌اند. یادگیری این کلمات باعث تقویت مهارت درک مطلب، روان‌تر شدن مکالمه و اعتمادبه‌نفس بیشتر در موقعیت‌های واقعی می‌شود.