کلماتی که ایرانیها در انگلیسی خیلی اشتباه یاد گرفتن! وقتی انگلیسی رو فارسی یاد میگیریم.
یادگیری زبان انگلیسی بین ایرانیها خیلی رایجه، اما همیشه هم دقیق و اصولی انجام نمیشه! توی کوچه و خیابون، فضای مجازی، و حتی محیطهای کاری، خیلی از ما از کلماتی استفاده میکنیم که فقط شبیه انگلیسی هستن، اما در واقع یا غلطن یا اشتباه به کار میرن. این اشتباهات معمولاً نتیجهی ترجمهی تحتاللفظی، تأثیر از زبان محاوره فارسی، یا شنیدن ناقص عبارات انگلیسی هستن.
حتماً برات پیش اومده که توی یه جمع دوستانه یا حتی محل کار، یکی بگه: «صفحه رو ریفرش کن»، یا «قرارمون کنسل شد»، یا «لاگین شو ببین چی شده»... و تو هم خیلی عادی متوجه منظورش بشی. ولی اگه همین جملهها رو به یه فرد انگلیسیزبان بگی، احتمالاً یه ابرو بالا میندازه و با خودش میگه: «این چی گفت الان؟!»
واقعیت اینه که ما ایرانیها خیلی وقتها فکر میکنیم داریم انگلیسی حرف میزنیم، اما در اصل داریم فارسیِ انگلیسینما صحبت میکنیم!
ماجرا از جایی شروع میشه که یک سری واژهی انگلیسی وارد زبان فارسی شدن و با اضافهکردن فعلهایی مثل "کردن" یا "شدن"، تبدیل به اصطلاحاتی شدن که توی دنیای واقعی انگلیسی اصلاً یا وجود ندارن، یا معنای متفاوتی دارن. این اشتباهات شاید کوچیک بهنظر برسن، ولی وقتی توی مکالمههای جدی، محیطهای بینالمللی یا حتی تولید محتوا به انگلیسی وارد بشن، میتونن حسابی گمراهکننده و غیرحرفهای باشن.
توی این مقاله قراره با هم بریم سراغ پرتکرارترین اشتباهاتی که ایرانیها در استفاده از کلمات انگلیسی مرتکب میشن. هم راه درست استفادهشون رو یاد میگیریم، هم با کلی مثال، تفاوت کاربردها رو میفهمیم — بدون پیچیدگی، با زبانی ساده و حتی یه ذره طنز.
اگر دوست داری انگلیسی رو «درست» یاد بگیری، این مقاله همون جاییه که باید باشی. با ما همراه باش.
۱. «کنسل کردن»
اشتباه رایج: ترکیب فارسیشدهی Cancel + کردن
❌ I did cancel the class.
✅ I canceled the class.
✅ The meeting is canceled.
توضیح:
در فارسی میگیم «قرارم رو کنسل کردم»، اما در انگلیسی cancel خودش فعله و نیازی به فعل کمکی "کردن" نداره.
تازه، استفاده از do + cancel هم معمولاً اشتباهه، مگر برای تأکید خاص در محاوره.
مثالهای بیشتر:
✅ They canceled the concert due to rain.
✅ Please cancel my reservation.
۲. «لاگین شدن»
اشتباه رایج: استفادهی اشتباه از اسم بهجای فعل
❌ I login to my account every morning.
✅ I log in to my account every morning.
توضیح:
«Login» اسم هست (مثلاً: What’s your login?)، اما وقتی میخوایم بگیم وارد شدن، باید از log in (فعل دو قسمتی) استفاده کنیم.
مثالهای بیشتر:
✅ She logged in to the system yesterday.
✅ You need to log in before accessing this page.
۳. «دانلود / آپلود کردن»
اشتباه رایج: استفادهی نادرست از فعل + کردن
❌ Can you do a download of the file?
✅ Can you download the file?
توضیح:
کلمات download و upload در انگلیسی هم میتونن فعل باشن و هم اسم. اما وقتی میخوایم عملی انجام بدیم، استفاده از فعل بهتنهایی کافیه.
مثالهای بیشتر:
✅ I'm uploading the video now.
✅ Did you download the latest update?
۴. «رفتن تو فاز...»
اشتباه رایج: ترجمهی تحتاللفظی به انگلیسی
❌ I went into the phase of working out.
✅ I got really into working out.
✅ I became obsessed with fitness.
توضیح:
عبارت «رفتن تو فاز» در فارسی یک اصطلاحه، ولی در انگلیسی باید بسته به منظورمون از عبارتهایی مثل get into, become obsessed, یا start focusing on استفاده کنیم.
مثالهای بیشتر:
✅ He's into photography these days.
✅ She’s in a study mode right now.
۵. «استرس داشتن»
اشتباه رایج: گفتن «I have stress»
❌ I have stress because of work.
✅ I'm stressed because of work.
✅ I'm under a lot of stress.
توضیح:
در انگلیسی نمیگن "I have stress" بهعنوان جملهی روزمره. بیشتر از be stressed یا be under stress استفاده میشه.
مثالهای بیشتر:
✅ Don’t stress out. It’ll be okay.
✅ Final exams always stress me out.
۶. «مچ کردن لباس»
اشتباه رایج: I matched my bag with my shoes (استفادهی اشتباه از match)
✅ My shoes match my bag.
✅ These colors go well together.
توضیح:
در فارسی «مچ کردن» یعنی هماهنگ کردن، ولی در انگلیسی بهجای فعل match که خیلی خشک به نظر میاد، اغلب از عبارت go well with استفاده میکنن.
مثالهای بیشتر:
✅ This jacket goes well with your jeans.
✅ Her earrings match her necklace perfectly.
۷. «روم نمیشه»
اشتباه رایج: ترجمهی کلمهبهکلمه
❌ My face doesn’t allow me to say it!
✅ I'm too shy to say it.
✅ I feel awkward talking about it.
توضیح:
این یکی از اون اصطلاحاتیه که فقط توی فارسی معنا داره! توی انگلیسی باید حالت روانی یا احساسی پشت جمله رو با عبارت مناسب نشون بدیم.
مثالهای بیشتر:
✅ I feel uncomfortable bringing it up.
✅ I’m embarrassed to ask.
۸. «فیدبک دادن»
اشتباه رایج: to feedback یا a feedback
❌ I gave a feedback to my manager.
✅ I gave my manager some feedback.
📌 توضیح:
کلمهی feedback اسم غیرقابلشمارشه. پس نمیتونیم بگیم a feedback یا feedbacks.
فعل مناسب برای استفاده باهاش give یا receive هست.
🔁 مثالهای بیشتر:
✅ Thanks for your feedback on the design.
✅ We received positive feedback from users.
۹. «اوکی شدن»
اشتباه رایج: We got OK with each other.
✅ We made up.
✅ Everything got sorted out.
توضیح:
«اوکی شدن» یعنی آشتی یا حل شدن مشکل. در انگلیسی از make up, sort things out, یا resolve the issue استفاده میکنن.
مثالهای بیشتر:
✅ We argued last night but we made up this morning.
✅ They sorted things out eventually.
۱۰. «ریفریش کردن صفحه»
اشتباه رایج: Do a refresh on the page
✅ Refresh the page.
✅ Hit refresh.
توضیح:
در انگلیسی، refresh خودش فعله. نیازی به فعل کمکی یا اضافهکردن اسم نیست، مگر در موقعیتهای فنی خاص.
مثالهای بیشتر:
✅ If the website doesn’t load, refresh the page.
✅ You can refresh the app by swiping down.
نتیجهگیری
زبان یک ابزار ارتباطیه، و وقتی اشتباه یادش بگیریم، نه تنها ممکنه حرفمون درست منتقل نشه، بلکه ممکنه باعث سوءتفاهم هم بشه. با یادگیری درست و تمرین، میتونیم این عادتهای اشتباه زبانی رو کنار بذاریم و انگلیسی رو حرفهایتر صحبت کنیم.
همهی ما توی مسیر یادگیری زبان دوم، مخصوصاً انگلیسی، بارها دچار سوءتفاهمهای زبانی و اشتباهات رایج شدیم. خیلی از این اشتباهات نه بهخاطر ضعف زبانی، بلکه بهخاطر "فرهنگ غلط استفاده" هست که در زبان محاورهی فارسی جا افتاده. شاید فکر کنیم چون اطرافیانمون هم همین کلمات رو استفاده میکنن، پس اشکالی نداره؛ ولی واقعیت اینه که اگر میخوایم انگلیسی رو درست و حرفهای یاد بگیریم—چه برای مهاجرت، چه برای کار، چه حتی برای تولید محتوا یا مکالمهی ساده—باید از همین اشتباهات ساده ولی پرتکرار شروع کنیم.
نکاتی که باید یادت بمونه:
-
همیشه دنبال ترجمهی تحتاللفظی نباش.
-
معنی و کاربرد واقعی کلمات رو در متنهای انگلیسی بررسی کن.
-
از منابع معتبر یادگیری مثل دیکشنریهای توضیحی، پادکستها و ویدیوهای آموزشی استفاده کن.
-
تمرین، تمرین، تمرین! استفادهی درست از کلمات نیاز به تکرار و تمرین داره.
اگر تا اینجا همراه ما بودی، یعنی به رشد زبانی خودت اهمیت میدی—و این دقیقاً همون چیزییه که باعث تفاوت میشه!
برای ثبت نظر و دیدگاه خود لطفا با تشکیل حساب کاربری، عضو وب سایت شوید.
آخرین مقالات
چگونه زبان آلمانی را به بخشی از زندگی روزمرهمان تبدیل کنیم؟
یاد گرفتن زبان آلمانی فقط به نشستن سر کلاس یا باز کردن کتابهای قطور خلاصه نمیشه. اگه بخوای واقعاً توی این مسیر موفق باشی، باید آلمانی رو مثل یک بخش طبیعی از زندگی روزمرهت وارد کنی. همونطور که هر روز آب میخوری یا گوشیتو چک میکنی، باید با زبان هم در ارتباط باشی. اینجوری یادگیری دیگه فقط یک وظیفهی سخت و رسمی نیست، بلکه میشه بخشی از سبک زندگیات. خوشبختانه راههای خیلی سادهای هست که میتونی باهاشون آلمانی رو توی روزمرهت جا بدی؛ راههایی که هم سرگرمکنندهست و هم بدون اینکه حس کنی داری درس میخونی، باعث پیشرفتت میشن.
۱۰ عادت طلایی زبانآموزان موفق آلمانی
یادگیری زبان آلمانی برای خیلیها یک مسیر طولانی و پر از چالش به نظر میرسه؛ از گرامر پیچیده گرفته تا دایره لغات گسترده و حتی استرس آزمونها. اما واقعیت اینه که کسانی که موفق میشن، فقط استعداد یا شرایط خاصی ندارن، بلکه عادتهایی ساده و تکراری رو در زندگی روزمرهشون وارد کردن. این عادتها مثل سنگهای کوچک اما محکم، پلی میسازن که قدمبهقدم زبانآموز رو به هدفش میرسونه. در این مقاله با هم ۱۰ عادت طلایی زبانآموزان موفق آلمانی رو مرور میکنیم؛ عاداتی که میتونی تو هم از امروز وارد برنامهی روزانهت کنی.
رایجترین اشتباهات زبانآموزان در آزمون ÖSD همراه با راه حل
خب دوستان زبانآموز و قهرمانان آزمون ÖSD، آمادهاید تا با هم ببینیم کدوم اشتباهات رایج مثل یه هیولای کوچولو سر جلسه امتحان منتظر ما هستن تا نمرهمون رو بخورن؟ 😅
زبان و موسیقی: چرا ریتم به یادگیری کمک میکند؟
این مقاله به بررسی ارتباط عمیق بین زبان و موسیقی میپردازد و توضیح میدهد که چرا استفاده از ریتم و ملودی میتواند به فرآیند یادگیری زبان کمک کند. در این متن، به دلایلی چون ریشههای مشترک مغزی برای پردازش هر دو سیستم، تقویت حافظه و تلفظ، کاهش اضطراب و پیوند عمیقتر با فرهنگ اشاره شده است. در نهایت، نتیجهگیری میشود که موسیقی یک ابزار قدرتمند برای تبدیل یادگیری زبان به یک تجربه لذتبخش و مؤثر است.
چرا دوزبانهها در تصمیمگیری متفاوت فکر میکنند؟
این مقاله به بررسی جامع دلایلی میپردازد که چرا افراد دوزبانه در تصمیمگیری متفاوت عمل میکنند. در این متن، توضیح داده شده که دوزبانگی یک مزیت شناختی است که به دلیل دوری عاطفی از زبان دوم منجر به تصمیمات منطقیتر میشود، با فعال کردن اثر زبان خارجی، تفکر تحلیلی را تقویت میکند، و با تغییر چارچوبهای فرهنگی، دیدگاهی چندبعدی ایجاد مینماید. این تفاوت، ریشه در تغییرات فیزیولوژیک مغز دوزبانهها و همچنین تأثیر زبان بر درک زمان، هویت و حتی تصمیمات اقتصادی دارد.
تدریس زبان برای نسل Z: چالشها و راهکارها
این مقاله به بررسی چالشها و راهکارهای آموزش زبان به نسل Z میپردازد. با توجه به ویژگیهای این نسل، که به صورت دائمی با فناوری و محتوای تصویری در ارتباط هستند، روشهای سنتی تدریس دیگر کارآمد نیست. در این متن، به راهکارهایی چون ادغام فناوری در آموزش، شخصیسازی محتوا، افزایش تعامل و تمرکز بر کاربرد عملی زبان اشاره شده تا معلمان بتوانند آموزش را به یک تجربه مؤثر و جذاب برای این نسل تبدیل کنند.
چرا برخی معلمان زبان موفقتر از دیگران هستند؟
این مقاله به بررسی دلایل موفقیت برخی معلمان زبان میپردازد و توضیح میدهد که این موفقیت تنها به تسلط بر زبان محدود نمیشود. در این متن، ده ویژگی کلیدی معلمان برجسته، از جمله شور و اشتیاق، مهارتهای ارتباطی قوی، نوآوری در تدریس، صبر، و توانایی الهامبخشی به دانشآموزان بررسی شده است. نتیجهگیری مقاله بر این است که یک معلم موفق، فراتر از یک مدرس، یک مربی و راهنماست و بر اهمیت اساتید نیتیو (بومی) برای یادگیری اصیل زبان تأکید میکند.
زفان: انگلیسی در مطب دکتر
رفتن به مطب دکتر همیشه پر از موقعیتهای استرسزا و گاهی خندهدار است. از پر کردن فرمهای عجیب گرفته تا وقتی که دکتر میپرسد: "چی شده؟" و شما نمیدانید از کجا شروع کنید! در این بخش با سناریوهای بامزه یاد میگیریم که چطور در مطب دکتر به انگلیسی صحبت کنیم.
مدرک زبان یا مهارت واقعی؛ کدام برای کارفرما مهمتر است؟
این مقاله به مقایسه اهمیت مدرک زبان و مهارت واقعی از دیدگاه کارفرمایان میپردازد. در این متن، توضیح داده شده که مدرک زبان به عنوان یک فیلتر اولیه و یک معیار استاندارد، برای ورود به فرآیند استخدام ضروری است، اما در نهایت، این مهارتهای واقعی و کاربردی (مانند مکالمه روان، فهم زبان عامیانه و نگارش حرفهای) هستند که موفقیت در مصاحبه و محیط کار را تضمین میکنند. در نهایت، مقاله نتیجه میگیرد که کاندیدای ایدهآل کسی است که به هر دو عامل اهمیت میدهد.
چرا برخی مهاجران با وجود مدرک زبان باز هم مشکل ارتباطی دارند؟
این مقاله به بررسی این سوال میپردازد که چرا برخی مهاجران با وجود مدرک زبان، همچنان در برقراری ارتباط مشکل دارند؟ در این متن، به تفاوتهای اساسی بین زبان آزمون و زبان زندگی واقعی (شامل زبان عامیانه، لهجهها و سرعت گفتار) اشاره شده و دلایل اصلی مشکلات ارتباطی مانند عدم آشنایی با اصطلاحات، فقدان مهارت شنیداری فعال و درک ناکافی از تفاوتهای فرهنگی توضیح داده شده است. در نهایت، راهکارهای عملی برای غلبه بر این چالشها و آمادهسازی مؤثر برای زندگی در کشور جدید ارائه شده است.