Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم
همانطور که در بخشهای پیشین این مجموعه مقالات به آن اشاره شد، تسلط بر واژگان سطح C1 یک گام حیاتی در مسیر تبدیل شدن به یک کاربر حرفهای و مسلط به زبان انگلیسی است. این سفر، مسیری پربار و پر از کشف است که به ما امکان میدهد افکار و ایدههای پیچیدهتر را با دقت و ظرافت بیشتری بیان کنیم. در ادامه مسیر، با بخش چهارم از این مجموعه، به سراغ واژگان جدیدی میرویم که نه تنها دایره لغات شما را گسترش میدهند، بلکه به شما ابزارهای لازم برای برقراری ارتباط مؤثرتر در هر موقعیتی، از محیطهای آکادمیک گرفته تا گفتگوهای روزمره، را ارائه میدهند.
هنر بیان: چگونه واژگان C1 را در مکالمات روزمره به کار ببریم؟
این بخش میتواند بر روی کاربرد عملی این کلمات در گفتگوهای روزمره تمرکز کند. به خواننده توضیح دهید که چطور میتواند با استفاده از این واژگان، صحبتهای خود را از حالت "عادی" خارج کرده و به آنها عمق بیشتری ببخشد. برای مثال، به جای اینکه بگویید "That was a good speech"، میتوانید از "His speech was both cogent and incisive" استفاده کنید تا تأثیرگذاری کلامتان بیشتر شود.
از تئوری تا عمل: تمرینهای کاربردی برای تثبیت واژگان جدید
در این بخش، تمرینهای عملی را برای یادگیری و تثبیت واژگان پیشنهاد دهید. این تمرینات میتوانند شامل نوشتن جملات کوتاه با استفاده از کلمات جدید، ایجاد یک دفترچه لغات شخصی، یا حتی بازیهای کلمهای باشند. تأکید کنید که کلید موفقیت در یادگیری، تکرار و استفاده فعال از کلمات است.
درک بافتار: چرا یک کلمه میتواند معانی متفاوتی داشته باشد؟
این هدینگ میتواند به بررسی این نکته بپردازد که چگونه معنای یک کلمه بر اساس بافتاری که در آن استفاده میشود، تغییر میکند. به خواننده توضیح دهید که برای درک کامل یک واژه، باید به کاربردهای مختلف آن در جملات و موقعیتهای گوناگون توجه کرد. به عنوان مثال، تفاوت بین کلمه "adverse" و "deleterious" را که هر دو به معنای "مضر" هستند، بررسی کنید.
کلمه انگلیسی | معنی فارسی | مثال در جمله |
---|---|---|
Aberration | انحراف از حالت عادی | His angry outburst was an aberration. |
Acumen | زیرکی، هوش بالا | Her business acumen helped the company grow. |
Adulation | ستایش بیش از حد | The actor enjoyed the adulation of fans. |
Alleviate | تسکین دادن، سبک کردن | Medicine can alleviate the pain. |
Auspicious | مبارک، فرخنده | It was an auspicious beginning. |
Belligerent | جنگطلب، ستیزهجو | He became belligerent after drinking. |
Benign | خوشخیم، بیخطر | The tumor turned out to be benign. |
Cajole | با چاپلوسی متقاعد کردن | She cajoled him into signing the paper. |
Candor | صداقت، رکگویی | I appreciate your candor in this matter. |
Circumvent | دور زدن، از راهی فرار کردن | They tried to circumvent the rules. |
Clandestine | مخفیانه، پنهان | The agents held a clandestine meeting. |
Cogent | مستدل، متقاعدکننده | Her argument was both cogent and persuasive. |
Complacent | خود راضی، بیخیال | He grew complacent after success. |
Conducive | مساعد، مناسب | A quiet room is conducive to study. |
Conundrum | معمای دشوار | He faced a moral conundrum. |
Copious | فراوان، زیاد | She took copious notes in class. |
Cursory | سرسری، سطحی | He gave a cursory glance at the file. |
Debilitate | ناتوان کردن، ضعیف کردن | The disease will debilitate the patient. |
Deference | احترام، تکریم | He spoke with deference to his teacher. |
Demure | خجالتی، موقر | She gave him a demure smile. |
Denounce | محکوم کردن، تقبیح کردن | The politician denounced corruption. |
Didactic | آموزنده، پندآموز | The novel was more didactic than entertaining. |
Disparate | متفاوت، نامتجانس | The two cultures were disparate. |
Disseminate | منتشر کردن، پخش کردن | They disseminated the information quickly. |
Eclectic | چندگانه، گزینشی | She has an eclectic taste in music. |
Egregious | فاحش، برجسته (به معنای منفی) | It was an egregious mistake. |
Elucidate | توضیح دادن، روشن کردن | The teacher elucidated the concept. |
Emulate | تقلید کردن با احترام | She tried to emulate her mentor’s success. |
Enigma | معما، راز | His disappearance remains an enigma. |
Esoteric | مخصوص، تخصصی | The professor’s lecture was too esoteric. |
Exacerbate | وخیمتر کردن، بدتر کردن | His actions only exacerbated the problem. |
Exonerate | تبرئه کردن | The evidence exonerated him. |
Fastidious | ریزبین، وسواسی | He is fastidious about cleanliness. |
Furtive | پنهان، دزدکی | She cast a furtive glance at him. |
Garrulous | وراج، پرحرف | The garrulous man told endless stories. |
Hackneyed | کلیشهای، تکراری | The phrase is hackneyed and boring. |
Harbinger | پیشدرآمد، نشانه | Dark clouds are a harbinger of rain. |
Impetuous | بیفکر، شتابزده | He made an impetuous decision. |
Incessant | بیوقفه، مداوم | The incessant noise annoyed us. |
Incisive | نافذ، دقیق | Her incisive remarks impressed everyone. |
Indolent | سست، تنبل | The indolent student never studied. |
Ineffable | غیرقابل توصیف | The beauty was ineffable. |
Innate | ذاتی، مادرزادی | She has an innate talent for music. |
Insidious | مخرب اما پنهان | The disease is insidious in its spread. |
Intrepid | بیباک، نترس | The intrepid explorer climbed the mountain. |
Juxtapose | کنار هم قرار دادن برای مقایسه | The artist juxtaposed light and dark. |
Lament | سوگواری کردن، افسوس خوردن | She lamented the loss of her friend. |
Latent | نهفته، پنهان | He has latent abilities in math. |
Laud | ستودن، تحسین کردن | They lauded her achievements. |
Lethargic | بیحال، بیانرژی | He felt lethargic after lunch. |
Lucid | واضح، شفاف | Her explanation was lucid and simple. |
Magnanimous | بزرگوار، بخشنده | He was magnanimous in victory. |
Malevolent | بدخواه، خبیث | The malevolent witch cursed the village. |
Mellifluous | خوشآهنگ، شیرین | Her mellifluous voice charmed the audience. |
Meticulous | دقیق، وسواسی | She was meticulous in her research. |
Mundane | عادی، پیش پا افتاده | He was tired of mundane tasks. |
Nefarious | شرور، خبیث | The villain’s plan was nefarious. |
Nonchalant | بیتفاوت، خونسرد | He answered in a nonchalant tone. |
Oblivious | ناآگاه، بیخبر | She was oblivious to the danger. |
Obsolete | منسوخ، از رده خارج | Typewriters are now obsolete. |
Omnipotent | قادر مطلق | In myths, gods are omnipotent. |
Opulent | مجمل، باشکوه | The opulent palace amazed visitors. |
Ostentatious | خودنما، پر زرق و برق | He wore an ostentatious gold watch. |
Panacea | درمان قطعی، نوشدارو | There is no panacea for poverty. |
Paragon | نمونه کامل | She is a paragon of kindness. |
Paucity | کمبود، قلت | There was a paucity of resources. |
Pecuniary | مالی، پولی | He suffered pecuniary losses. |
Pensive | متفکر، در فکر | She looked pensive at the window. |
Perfunctory | سطحی، بیتفاوت | His apology was perfunctory. |
Pernicious | مخرب، مضر | Pernicious weeds spread quickly. |
Perspicacious | باهوش، تیزبین | The perspicacious leader made wise decisions. |
Placid | آرام، ساکن | The lake was placid at dawn. |
Platitude | حرف کلیشهای، شعار | His speech was full of platitudes. |
Plausible | باورپذیر، منطقی | Her excuse sounded plausible. |
Precarious | متزلزل، پرخطر | They lived in precarious conditions. |
Precocious | زودرس، باهوشتر از سن | The precocious child could read at four. |
Proclivity | تمایل طبیعی | He has a proclivity for art. |
Prosaic | معمولی، کسلکننده | Her writing style was prosaic. |
Quintessential | نمونه کامل، نمونهای از چیزی | He is the quintessential gentleman. |
Rancor | کینه، عداوت | She spoke without rancor. |
Rapport | رابطه دوستانه | The teacher built rapport with students. |
Recalcitrant | سرکش، لجوج | The recalcitrant student refused to obey. |
Redundant | غیرضروری، زائد | His speech was full of redundant words. |
Relegate | تنزل مقام دادن | He was relegate to a minor role. |
Salient | برجسته، مهمترین | She pointed out the salient features. |
Sanguine | خوشبین، امیدوار | He remained sanguine about the future. |
Sporadic | گاه به گاه، پراکنده | Sporadic rain showers occurred. |
Superfluous | اضافی، غیرضروری | The report contained superfluous details. |
Surreptitious | پنهانی، دزدکی | They had a surreptitious meeting. |
Taciturn | کمحرف، ساکت | The taciturn man rarely spoke. |
Tenable | قابل دفاع، منطقی | Her theory is no longer tenable. |
Trepidation | اضطراب، ترس | He entered the room with trepidation. |
Ubiquitous | همهجا حاضر | Smartphones are ubiquitous today. |
Umbrage | رنجش، دلخوری | He took umbrage at her remark. |
Vacillate | تردید کردن، مردد بودن | She vacillated between choices. |
Vehement | شدید، پرشور | He gave a vehement speech. |
Verbose | پرحرف، طولانی | The essay was verbose and unclear. |
Vociferous | پرسروصدا، پرهیاهو | The crowd was vociferous in protest. |
Wary | هوشیار، محتاط | Be wary of strangers. |
Zealous | پرشور، متعصب | He is zealous in his work. |
یادگیری واژگان پیشرفته، یک سرمایهگذاری بلندمدت بر روی مهارتهای زبانی شماست. با پایان این بخش از مقالات، شما نه تنها با مجموعهای گسترده از کلمات جدید آشنا شدید، بلکه ابزارهای لازم برای استفاده مؤثر از آنها در اختیار دارید. این واژگان، به شما کمک میکنند تا از سطح یک زبانآموز به یک سخنران و نویسنده ماهر تبدیل شوید. به خاطر داشته باشید که مسیر یادگیری، یک فرآیند مداوم است و با تمرین و تکرار مستمر، میتوانید این کلمات را به بخشی طبیعی از دایره واژگان روزمره خود تبدیل کنید. این تسلط، نه تنها به شما در محیطهای آکادمیک و حرفهای کمک میکند، بلکه باعث میشود با اعتماد به نفس و راحتی بیشتری در دنیای انگلیسیزبان قدم بردارید.
برای ثبت نظر و دیدگاه خود لطفا با تشکیل حساب کاربری، عضو وب سایت شوید.
برچسب ها
- Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم
- Vocabulary سطح C1 انگلیسی
- سطح C1 انگلیسی
- Vocabulary C1 انگلیسی
- Vocabulary سطح C1
- Vocabulary انگلیسی
- Vocabulary C1
- C1 انگلیسی
- سطح C1
- انگلیسی
- Vocabulary
- آموزش زبان انگلیسی
- آموزش زبان
- زبان انگلیسی
- آموزش انگلیسی
- آموزش
- زبان
- اندیشه پارسیان
- مقاله
- واژگان انگلیسی C1
- یادگیری لغات پیشرفته انگلیسی
- تقویت دایره لغات
- کلمات انگلیسی سطح بالا
- آموزش زبان برای بزرگسالان
- یادگیری انگلیسی خودآموز
- لغات انگلیسی با مثال
- آموزش لغات آکادمیک
- آموزش زبان آنلاین
- بهترین روش یادگیری لغات
- Vocabulary improvement
- Advanced English vocabulary
آخرین مقالات
Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش چهارم
این مقاله، چهارمین بخش از یک مجموعه مقالات جامع است که به بررسی و آموزش واژگان سطح C1 زبان انگلیسی میپردازد. این بخش با ارائه مقدمهای مرتبط با بخشهای قبلی، سه هدینگ کاربردی و یک جدول کامل از ۱۰۰ کلمه، به خواننده کمک میکند تا به شکلی سیستماتیک و مؤثر، دایره لغات خود را گسترش دهد و آنها را در مکالمات و نوشتههای روزمره خود به کار گیرد.
Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش سوم
این مقاله، راهنمای جامعی برای یادگیری و استفاده از واژگان سطح C1 زبان انگلیسی است که به خواننده کمک میکند تا به شکلی سیستماتیک و مؤثر، دایره لغات خود را گسترش دهد و آنها را در مکالمات و نوشتههای روزمره خود به کار گیرد.
Vocabulary سطح C1 انگلیسی: بخش دوم
این مقاله مجموعهای از ۱۰۰ واژه ضروری سطح C1 را به همراه معانی و مثالهای کاربردی ارائه میدهد تا زبانآموزان بتوانند دایره لغات خود را در این سطح پیشرفته گسترش دهند.
Vocabulary سطح C1 انگلیسی
این مقاله به معرفی واژگان پیشرفته سطح C1 انگلیسی میپردازد و استراتژیهای مؤثر یادگیری آنها را بررسی میکند. همچنین 100 واژه منتخب همراه با معنی و مثال کاربردی ارائه خواهد شد.
Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش چهارم
در این بخش از آموزش واژگان انگلیسی سطح B2، با ۱۰۰ کلمه مهم و پرکاربرد آشنا میشوید که به شما کمک میکند در موضوعات مختلف علمی، اجتماعی و حرفهای تسلط بیشتری پیدا کنید.
Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش سوم
در این مقاله مجموعهای از ۱۰۰ واژه پرکاربرد سطح B2 (بخش سوم) همراه با معنی و مثال ارائه شد تا زبانآموزان بتوانند مهارت گفتاری و نوشتاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند.
Vocabulary سطح B2 انگلیسی: بخش دوم
این مقاله شامل بخش دوم از واژگان سطح B2 انگلیسی است که در آن ۱۰۰ واژه پرکاربرد همراه با معنی و مثال کاربردی آورده شده است. زبانآموزان میتوانند با مرور این جدول، دایره لغات خود را گسترش داده و به سطحی بالاتر در مکالمه و نوشتار دست پیدا کنند.
Vocabulary سطح B2 انگلیسی
در این بخش از مجموعه آموزش واژگان انگلیسی، ۱۰۰ لغت پرکاربرد سطح B2 همراه با معنی و مثال ارائه شده است. این کلمات به زبانآموزان کمک میکنند مهارت گفتاری و نوشتاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند.
Vocabulary سطح B1 انگلیسی: بخش چهارم
بخش چهارم Vocabulary سطح B1 انگلیسی شامل ۱۰۰ واژهی تکمیلی است که برای تقویت مهارت مکالمه، نوشتار و درک مطلب در موقعیتهای واقعی ضروری هستند. یادگیری این واژگان باعث افزایش اعتمادبهنفس و تسلط بیشتر در زبان میشود.
Vocabulary سطح B1 انگلیسی: بخش سوم
بخش سوم Vocabulary سطح B1 انگلیسی شامل ۱۰۰ واژهی جدید و کاربردی است که برای مکالمات روزمره و نوشتار سطح متوسط ضروریاند. یادگیری این کلمات باعث تقویت مهارت درک مطلب، روانتر شدن مکالمه و اعتمادبهنفس بیشتر در موقعیتهای واقعی میشود.